مشخصات کتاب حال خونیندلان جلد 1 و 2
نام : |
کتاب حال خونیندلان جلد 1 و 2 |
گفتارهایی در تاریخ مظلومیت اهلبیت علیهمالسّلام |
مولف ، نویسنده : |
دکتر سید محمد بنی هاشمی |
انتشارات، نشر : |
منیر |
تعداد صفحات / سایز و مدل : |
424 صفحه در دو جلد / رقعی شومیز |
شابک : |
9789645396365 |
قیمت پشت جلد : |
250,000 تومان |
|
این کتاب متن چهارده مجلس در طول یک سال است که طی آن نقاط برجستهی تاریخ مظلومیت اهلبیت علیهمالسّلام مرور میشود. جلد نخست کتاب (شامل شش مجلس) به مباحث مظلومیت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و امیرمؤمنان علیهالسّلام و حضرت زهرا سلاماللهعلیها اختصاص دارد. چند نکتهی برجسته در این مجالس ششگانه به چشم میخورد:
اولاً بر این نکته تأکید شده که بیعت امیرمؤمنان علیهالسّلام با خلفا در عین نارضایی آن حضرت از ایشان و عملکردشان بوده است و آن حضرت در عین آنکه خلافت را حق خود میدانستهاند و دیگران را غاصب بهحساب میآوردهاند بهخاطر مصالحی که بعضاً در فرمایشهای خود به آن پرداختهاند به پیمان عدم تعرض آنها پاسخ مثبت دادهاند.
ثانیاً تأکید شده که امام علیهالسّلام بیعت با غاصبان خلافت را اجباراً پذیرفتهاند و یکی از مهمترین نشانههای نارضایی ایشان همین است که خود فرمودهاند اگر برادرشان جعفر و عمویشان عباس در کنارشان بودند بر اشقیا میتاختند و همچنین با وجود طلب یاری از مهاجر و انصار، جز تعدادی بسیار اندک از ایشان پشتیبانی نکردند و این تقابل دست آخر به قیمت هتک حرمت و شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها به دست اشقیا تمام شد.
ثالثاً با اتکا به مدارک متقن تاریخی و روایی اثبات شده که غاصبان خلافت با شخص پیامبر اکرم ص و دین اسلام مشکل داشتند و میخواستند ابتدا خود ایشان را به هر طریق ترور شخصیت و ترور فیزیکی کنند.
رابعاً قصد داشتند به هر طریق شده امیرمؤمنان علیهالسّلام را از میان بردارند و با ایجاد جنگ داخلی و هرجومرج اساساً طومار اسلام را در هم بپیچند. اما درایت آن بزرگوار و نیز پشتیبانی فداکارانه و خونین حضرت زهرا سلاماللهعلیها از ایشان، نقشهی غاصبان خلافت را ناکام گذارد. مهم این است که آنها موفق به نابود کردن اسم اسلام و فروکشیدن پرچم آن نشدند و غاصبان خلافت نهایتاً مجبور شدند پروژهی غاصبانهی خود را با حفظ عنوان اسلام و زیر لوای آن پیش ببرند.
در جلد دوم نخست طی چهار مجلس،
نقاط برجستهی مظلومیت سیدالشهدا علیهالسّلام و حضرت زینب سلاماللهعلیها و امام زینالعابدین علیهالسّلام مورد بررسی قرار گرفته که حاوی چند نکتهی مهم است:
اولاً با تکیه به ادلهی تاریخی و روایی نشاندادهشده که امام حسین علیهالسّلام از طریق اخبار نبوی صلیاللهعلیهوآله و علوی علیهالسّلام و همچنین به حسب ظواهر رفتار سیاسی بنیامیه، بهخوبی میدانستهاند که یزید قصد جان ایشان را دارد و عدم بیعت آن حضرت فقط بهانهی بنیامیه بوده است.
ثانیاً سنخ بیعتی که از امیرمؤمنان و امام مجتبی علیهماالسّلام خواسته شده بود نوعی پیمان عدم تعرض بود، اما یزید از امام حسین علیهالسّلام میخواست که در ازای کشته نشدن، اسیر و تسلیم وی شوند و اختیار امر خود را به دست وی بسپارند و این ننگی نبود که آن حضرت بپذیرند.
ثالثاً به این ترتیب با یک تحلیل ظاهری اجتناب سیدالشهدا علیهالسّلام از بیعت همان نتیجهی صلح حسنی علیهالسّلام را به بار آورد و بنیامیه نتوانست حجتهای بیمانند خدا را زیر بلیت سلطهی خود درآورد و اختیاردار امر ایشان شود.
رابعاً روشنگریهای امام سجاد علیهالسّلام و زینب کبری سلاماللهعلیها و همچنین وقایعی از قبیل مواجههی مفتضحانهی یزید با سفیر روم، باعث رسوایی بنیامیه شد و کار این شکست سیاسی مفتضحانه به آنجا کشید که یزید که خود آمر قتل سیدالشهدا علیهالسّلام بود سعی میکرد گناه آن را به گردن دیگران بیندازد.
خامساً نتیجهی ظاهری واقعهی کربلا این شد که دست بنیامیه پیش تاریخ و مردم رو شد و همهی ظاهرسازیهایی که معاویهی ملعون کرده بود نقشبرآب شد و نهایتاً به این انجامید که مردم حساب نهاد حکومت اموی و در ادامه عباسی را از نهاد دین و معنویت نبوی صلیاللهعلیهوآله و علوی علیهالسّلام جدا کردند و مرجعیت رسمی دین در اختیار اهل بیت علیهمالسّلام قرار گرفت بهنحویکه پیشوایان معصوم توانستند دوباره فرایند شیعیان حقیقی را نسل در نسل دنبال کنند.
افزون بر نکات فوق تأکید شده که این تحلیل تاریخی بر اساس حساب عادی رفتار سیدالشهدا علیهالسّلام با بنیامیه است و پشت پردهی عهد الهی با آن بزرگوار حسابی دیگر دارد. (مراجعه شود به معرفی کتاب رمز عاشورا) همین نکته در تحلیل رفتار امیرمؤمنان با غاصبان خلافت و رفتار امام مجتبی با معاویه قابل طرح است.
در مجلس یازدهم و دوازدهم نکات دیگری از مظلومیت امیرمؤمنان علیهالسّلام و حضرت زهرا سلاماللهعلیه بیان شده. از جمله بحث دو ترور پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بهتفصیل باز شده و داستان صحیفهی ملعونه مطرح شده و به این پرسش پاسخ مستدل داده شده که چرا پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله با وجود علم به اسامی منافقان با آنان تقابل نکردند و حفظ اصل اسلام را بر نابودی آنان ترجیح دادند. در ادامه نمونههایی از حفظ اسلام در کنار مظلومیت پیشوایان در سیرهی امام صادق تا امام عسکری علیهمالسّلام مطرح شده است.
در مجلس سیزدهم و چهاردهم سخن پیرامون حجت حی الهی است. به این منظور متن یکی از توقیعات شریف آن بزرگوار محور گفتگو قرار گرفته و بهصورت فهرستوار به نکات برجستهی ذیل اشاره شده است: ۱) غیبت امام عصر علیهالسّلام مایهی آزمایش الهی برای زدودن ناخالصیهای بشر و خصوصاً شیعیان است. ۲) زمام تربیت خلایق به دست امام علیهالسّلام است و به همین خاطر گمراهی یا تردیدها و ارتدادهای مردمان از راه راست، برای آن بزرگوار آزاردهنده است؛ باوجودآنکه ایشان به کسی وامدار و بدهکار نیستند. ۳) تحقق ظهور یک امر الهی است و منوط به رحمت و امر خداست نه لیاقت مردم. ۴) دعا و رعایت تقوا در عصر غیبت و دوستی و اظهار ارادت به امام عصر علیهالسّلام نقش سازندهی مؤثری برای درامانماندن از فتنههای عصر غیبت دارد.