مشخصات کتاب مباحثی در فلسفه اقتصاد (علم اقتصاد و ارزشها، انسان اقتصادی)
نام : |
کتاب مباحثی در فلسفه اقتصاد (علم اقتصاد و ارزشها، انسان اقتصادی) |
مولف ، نویسنده : |
محمدحسین کرمی |
عسگر دیرباز |
انتشارات، نشر : |
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه |
تعداد صفحات / سایز و مدل : |
231 / وزیری شومیز |
شابک : |
9789647788335 |
قیمت پشت جلد : |
19,800 تومان |
|
در میان فیلسوفان علم و عالمان، همواره پیرامون این مسئله بحث و گفتگو بوده است که آیا علوم اجتماعی با ارزش ها ارتباط دارد یا نه؟ و به طور خاص آیا گزاره های این علوم می توانند در عین حال که علمی هستند، ارزشی هم باشند؟ و به دنبال آن این پرسش مطرح می شود که آیا می توان علوم اجتماعی را به پسوند «اسلامی» و «غیر اسلامی» متصف کرد؟
تا اوایل قرن هیجدهم که علوم اجتماعی هنوز به خوبی از یکدیگر تفکیک نشده بود و به خصوص اقتصاد، جزئی از علم اخلاق به شمار می رفت، به سهولت به پرسش های مذکور پاسخ داده می شد؛ اما پس از آنکه اقتصاد از فلسفه، اخلاق و سیاست جدا و به دنبال آن بحث علم اقتصاد فارغ از ارزش ها مطرح شد، ارزشی بودن یا نبودن آن را هاله ای از ابهام فرا گرفت. در این میان پوزیتیویست های منطقی جانب افراط برگزیدند؛ تا آنجا که گزاره های ارزشی را نه تنها غیر علمی، بلکه به طور کلی فاقد معنا و مفهوم قلمداد کردند. پس از پوزیتیویست های منطقی نیز این نظر، نه در حد افراطی آن، بلکه در حد فارغ از ارزش دانستن علوم اجتماعی، بر تفکر فیلسوفان علوم اجتماعی سایه افکند. اما در دهه های 1930 و 1940 زمزمة ارزشی بودن اقتصاد رفاه، که جزئی از علم اقتصاد است، آغاز شد و تا کنون هر چه زمان می گذرد، اعتقاد به اینکه علم اقتصاد فارغ از ارزش است، سست تر می شود.
ابهام زدایی از این مسئله، نه تنها در حوزة روش شناسی علوم و مباحث نظریِ صرف مفید است، بلکه در قلمرو علمی، برای جوامعی که نظام خود را بر ارزش های دینی مبتنی کرده اند، بسیار حایز اهمیت است. بنابراین اگر ثابت شود که علم اقتصاد کنونی حاوی یا مبتنی بر ارزش های مغایر با فرهنگ دینی است، در این صورت باید علم اقتصادی تدوین کرد که با فرهنگ دینی سازگار باشد.
تا کنون تلاش های ارزنده ای در این باره انجام گرفته است؛ شاید بتوان گفت این تلاش ها عمدتاً بر دو شیوه استوار بوده است: برخی به بیان کلی ارزشی بودن علم اقتصاد کنونی، بدون اشاره به موارد خاص نفوذ ارزش ها، پرداخته و برخی دیگر، نظریاتی در زمینة علم اقتصاد اسلامی ارائه کرده اند، بدون اینکه ضرورت ارائه چنین جایگزینی را تببین کنند.
هرچند تلاش های انجام گرفته بسیار مفید و درخور تحسین است اما به نظر می رسد، باید تلاش دیگری نیز فارغ از ارزش داوری و گرایش های دینی انجام می گرفت، تا ابهام یا نظرات افراطی ای که بر جامعه سایه افکنده است زدوده شود. این کار در حقیقت موشکافی و بررسی ارتباط هر یک از نظریات اقتصادی، به طور خاص و جزئی، باارزش ها را می طلبد. به دیگر سخن، باید ابتدا ردپای ارزش ها را در کل علم اقتصاد و در هر یک از نظریات آن به طور خاص، دقیقاً مشخص کرد، سپس با نگرش اسلامی درصدد ارائه جایگزینی برای آنها بر آمد.
تدوین علم اقتصاد اسلامی بدون این پیش نیاز، نه تنها در بیشتر جوامع علمی حاضر ضرورتی برای آن احساس نمی شود،بلکه کمتر می تواند از دقت، یکنواختی و فراگیری نسبت به کل علم اقتصاد برخوردار باشد.
این پژوهش به نکتة پراهمیت و ضروری مذکور می پردازد. در مباحث مبنایی، همچون معیار های علمی یا ارزشی، از رأی و نظر خود سخن نمی گوید، بلکه بر نظرات مشهور و معتبر و گاهی بر عمدة نظریات ارائه شده تکیه می کند. بر اساس بسیاری از دیدگاه های مشهور در روش شناسی علم، می توان ویژگی های را برای نظریات علمی یافت که با آنها مباحث علمی از غیر علمی باز شناخته و از ورود مباحث غیر علمی به مباحث علمی جلوگیری می شود. همچنین در فلسفة اخلاق نیز نظریات گوناگونی به بیان حقیقت مفاهیم اخلاقی پرداخته اند که در این پژوهش، ویژگی های علمی و نظریات پیرامون مفاهیم اخلاقی، به اختصار بیان می شود.
علاوه بر مطلب بالا، هنگامی که دربارة ارتباط علم با ارزش ها سخن می گوییم، باید توجه داشته باشیم که آیا ماهیت علم را در این رابطه بررسی می کنیم یا یکی از جنبه های پیرامونی آن را مورد توجه قرار می دهیم؟ ماهیت هر علم همان نظریاتی است که در قالب گزاره هایی علمی در آن علم مطرح می شود؛ اما علاوه بر آن، یک علم، بحث های زیادی پیرامون خود دارد که هرچند با ماهیت علم در ارتباط است، اما جزء حقیقت آن به شمار نمی رود. برای نمونه، بحث دربارة اینکه نظریات علمی از چه سخن می گویند، موضوعات و محور های مورد پژوهش در یک علم را تشکیل می دهد؛ اینکه نظریات علمی را چه کسانی و با چه ویژگی هایی می توانند پدید آورند، سخن از ویژگی های نظریه پردازان ، است. هنگامی که به این سؤال پاسخ می دهیم که «آیا برای ابداع نظریه ای، نیاز به فرض نظریات دیگری خارج از آن علم هست یا نه و اگر نیاز هست باید دارای چه ویژگی هایی باشند؟» از پیش فرض های یک علم سخن گفته ایم؛ سؤال از اینکه هر علمی چه فوایدی دارد و به چه منظوری بنا نهاده شده است، سؤال از کارکردهای آن علم است. همة این ها و مواردی از این قبیل، هرچند از ماهیت یک علم سخن نمی گوید، اما به گونه ای با علم ارتباط دارند.
صرف نظر از نظریات علمی اقتصاد، مسائل پیرامونی آن نیز می تواند با ارزش ها مرتبط باشد. ارزش های مورد توجه نظریه پردازان، موضوعات مورد مطالعه، پیش فرض ها و کارکرد های علم، مباحث زیادی را دربارة اینکه تا چه حد ارزش ها می توانند در آنها راه یابند به خود اختصاس داده اند؛ حتی این تنوع مباحث گاهی موجب خلط مبحث شده، ارزش های مربوط به جوانب پیرامونی، به خود نظریات علمی نسبت داده می شود. در اینجا برای جلوگیری از این خلط و نیز برای بررسی نسبتاً جامع ارتباط علم اقتصاد با ارزش ها، علاوه بر گزاره های علمی، هر یک از جنبه های پیرامونی آن نیز به طور جداگانه بحث و بررسی شده است.
در بررسی ارتباط علم اقتصاد با ارزش ها ـ چه در گزاره های علمی و چه در جوانب پیرامونی آن ـ با مجموعه ای از مباحث عام و فراگیر مربوط به کل آن علم مواجه هستیم؛ هر یک از نظریات این علم نیز مباحث خاص خود را دارند. از این رو در این پژوهش سعی بر آن است که مباحث عمومی از مباحث جزئی و خاص تفکیک و در فصول جداگانه بحث شود.
مباحث عمومی مانند: سخن از حقیقت ارزش؛ ویژگی های علم؛ ارتباط هر یک از موضوعات مورد مطالعه، پیش فرض ها، گزاره های علمی و کارکر های علم اقتصاد با ارزش ها.
و مباحث خاص مانند: ارتباط عرضه و تقاضای کالاها و خدمات، عرضه و تقاضای نیروی کار، اقتصاد رفاه و اقتصاد کلان ـ چه در نظریات و چه در سیاست ها ـ با ارزش ها.