مشخصات کتاب یادت باشد
نام : |
کتاب یادت باشد |
خاطرات شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر شهید |
مولف ، نویسنده : |
محمد رسول ملاحسنی |
انتشارات، نشر : |
شهید کاظمی |
تعداد صفحات / سایز و مدل : |
376 / رقعی |
شابک : |
9786008857440 |
قیمت پشت جلد : |
200,000 تومان |
قیمت با تخفیف : |
180,000 تومان |
|
کتاب «یادت باشد» عاشقانهترین کتاب شهدای مدافع حرم برای شهید پاییزی دفاع از حریم عقیله عقلا زینبکبری است که در پاییز سال 89 به کربلا رفت، در پاییز سال 91 عقد کرد، در پاییز سال 92 ازدواج کرد و نهایتاً در پاییز سال 94 به شهادت رسید! طراحی جذاب جلد این کتاب گویای همین غربت همسرانه از جنس پاییز است که کتاب«یادت باشد» را بیش از هر چیزی به کتابی سراسر عشق و محبت و دلدادگی بدل کرده است، عشقی که شاید در زندگی زمینی به جدایی رسیده باشد، اما این تعلق خاطرها هیچگاه کهنه نمیشود.کتابی که می شود ساعت ها با آن خندید و روزها با آن اشک ریخت. کتاب را که ورق می زنی انگار برایت همه شهدا تصویر می شوند و تازه می فهمی آنهایی که فدایی زینب شدند، چقدر شبیه هم هستند. فرقی نمی کند اسمشان چه باشد! محمد بلباسی، محسن حججی، مصطفی صدرزاده، مهدی نوروزی،حمید سیاهکالی و ... اینها همگی «یادشون بود» تا با «یادشان بود» تا ما «یادمان باشد» راه از آسمان می گذرد
اگر دنبال کتابی برای آرامش روح،برای آرامش روح،براید پیدا کردن راه یا حتی برای هدیه دادن به بهترین عزیزانتان هستید، این کتاب را حتما بخرید و بخوانید و هدیه بدهید. از آن دست کتاب هایی که نمی شود بدون گریه تمام کرد! از آن دست کتاب هایی که دوست نداری تمام شود،از آن دست کتاب هایی که وقتی به آخر می رسی، نمی دانی اول راهی یا آخر راه! فقط می شود گفت باران کلمات که می بارد، دلمان برایشان تنگ می شود،راه می افتیم بدون چتر ما بغض می کنیم،آسمان گریه!
در بخشی از کتاب میخوانیم :
سر سفره که نشست گفت: «آخرین صبحونه رو با من نمیخوری؟!»؛ با بغض گفتم: «چرا اینطور میگی؟ مگه اولین باره میری مأموریت؟!» گفت: «کاش میشـد صداتو ضبط میکردم با خودم میبردم که دلم کمتر تنگت بشه». گفتم: «قرار گذاشتیم هر کجا که تونستی زنگ بزنی، من هر روز منتظر تماست میمونم، منو بیخبر نذار».
با هر جان کندنی که بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش کنم، لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هرکجا تونستی تماس بگیر». گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ میزنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب میشم»؛ به حمید گفتم: «پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو میفهمم». از پیشنهادم خوشش آمده بود، پلهها را که پایین میرفت برایم دست تکان میداد و با همان صدای دلنشینش چندباری بلند بلند گفت: «یادت باشه! یادت باشه!» لبخندی زدم و گفتم: «یادم هست! یادم هست.»
در بخشی دیگر از کتاب میخوانیم :
دستم را گرفت و با صدای لرزان پر از حزن و دل تنگی در حالی که اشکهایم را پاک میکرد، گفت: «فرزانه دلم رو لرزوندی ولی ایمانمو نمیتونی بلرزونی».
تا این جمله را گفت تکانی خوردم، با خودم گفتم: «چیکار داری میکنی فرزانه؟ تو که نمیخواستی از زن های نفرین شده روزگار باشی، پس چرا حالا داری دل همسرت رو می لرزونی؟».
این رمان برای مقطع سنی بزرگسالان و به طور خاص برای دختران و پسرانی که در آستانه ازدواج یا دوران عقد و در ابتدای زندگی مشترک خود هستند، مناسب می باشد. درکل این رمان را برای کسانی که علاقه دارند، هرچه بیشتر با زندگی مدافعان حرم آشنا شوند، توصیه میشود.
به امید اینکه ما نیز پیرو مکتب امام و شهداء باشیم.
مولف : محمد رسول ملاحسنی
ناشر : انتشارات شهید کاظمی