مشخصات کتاب اسماء حسنا دریچه های نظربه حق
نام : |
کتاب اسماء حسنا دریچه های نظربه حق |
نقد و تفسیر دعای سحر, سلسله باحث معرفت دینی, سلوک دینی 13 |
مولف ، نویسنده : |
استاد اصغر طاهرزاده |
انتشارات، نشر : |
لب المیزان |
تعداد صفحات / سایز و مدل : |
86 / رقعی شومیز |
شابک : |
9789642609345 |
قیمت پشت جلد : |
50,000 تومان |
|
1- کتاب « اسماء حسنا، دريچههاي نظر به حق» حاصل چندين جلسه بحث در رابطه با دعاي سحر است که توسط استاد طاهرزاده انجام شد و پس از پيادهشدن سخنرانيها و تکميل مطالب و اضافهشدن نکاتي در ابتداي بحث توسط ايشان، خدمت عزيزان عرضه ميکنيم. مبنا و فضای مطالب، مباحث امام خمینی«رضواناللهعليه» در کتاب شرح دعای سحر می باشد.
2- مکتب اسلام بر توجه به اسماء الهي تأکيد دارد و در همين راستاست که مکتب حضرت روحالله خميني«رضواناللهعليه» نيز ما را به توجه به اسماء الهي دعوت مينمايد. ایشان به خوبی می دانستند که اگر مکتب حق را درست ارائه ندهیم مکتب های باطل و عرفان های کاذب، خود را در لعاب حق به انديشه جوانانِ حقيقتجو تحمیل می کنند.
با طرح صحیح اسماء الهی از طرفی می توان طراوت حضور در محضر الهی را با عمق جان تجربه نمود و جوانان را از عرفان های کاذب نجات داد و از طرف دیگر نقصان و خمودگی اصول عقايدِ مطرح در مجامع ديني را بر طرف کرد.
3- مهم آن است که بدانيم اساس همهي اديان الهی آشناکردن انسانها با اسماء الهي است و در مسير دينداريِ خود يک لحظه از اين نکته غافل نشويم تا سنت رجوع به اسماء الهي به طور فعّال در ميان آيد و معني بسياري از آيات و ادعيه ظهور کند.
4- هدف از بحث در مورد اسماء الهي آن است که وسيلهي کمال انساني بيان گردد و هرکس بداند در کدام نقطه از مسيرِ رجوع به حق قرار دارد و در کدام درجه از توحيد مستقر است.
5- شرط رجوع به اسماء و آزادشدن از حجابِ ماهيات، سلطه بر نفس است، نه تغيير و تفسير عالم مطابق اميال خود و اين کتاب سعي دارد نهتنها اين موضوع را گوشزد کند بلکه تلاش ميکند خواننده روش تسلط بر نفس را از طريق نظر به اسماء الهي دنبال کند.
اگر رجوع به خدايِ وجودي و اسماء الهی را مدّ نظر قرار ندهيم، نه از شيفتگي به فرهنگ غربي نجات مييابيم و نه شيفتهي خداي محمّدf خواهيم شد. لذا اين کتاب را خدمت عزيزان عرضه ميداريم به اميد آنکه توانسته باشيم در راستاي تحقق تمدن اسلامي که يکي از اساسيترين شاخصههاي آن تمدن پايهگذاري علوم انساني بر اساس نظر به اسماء الهی است ، قدمي برداشته باشيم.
گروه فرهنگي الميزان
مقدمهي مؤلف
1- اساس تفکر ديني با رجوع به اسماء الهي شروع ميشود و به همان اندازه که انسانها بتوانند از طريق شريعت الهي متوجه حضور و تأثير اسماء الهي باشند راه دينداري را درست طي کرده و به مقصد مطلوب خود ميرسند و بر اين مبنا کتاب « اسماء حسنا، دريچههاي نظر به حق» ذهنها و انديشهها را متذکر اسماء الهي ميکند.
2- درست است که نظر به اسماء الهي قابل تدريس نيست و بايد نور آنها در عمق قلبها ظهور کند، ولي تدوين معارفي که منجر به نظر سالک به نور اسماء الهي ميشود وظيفهي انديشمندان علوم انساني است که در حوزهي معارف اسلامي تلاش ميکنند و حضرت امام خميني«رضواناللهعليه» در همين راستا شرح کتاب «دعاي سحر» را تدوين نمودند.
3- بناي توحيد، تنها با نظر به اسماء الهي است که در جان انسانها گذارده ميشود تا از آن طريق نظر انسان به حقيقيترين حقايق، يعني به حضرت «الله» منتهي شود و معني بندگي خدا به طور کامل ظهور نمايد. در اين حالت ديگر انسان بر اساس گفتههاي اين و آن معتقد به خداوند نيست، با خداوند از طريقِ اسماء الهي مأنوس است و از انوار پروردگار بهرهمند ميشود.
4- انسانها وظيفه دارند از قلبي که خداوند به آنها داده است استفاده کنند و آن را تا نظر به اسماء الهي جلو ببرند و فکر نکنند هرچيزي را ميتوان در منظر قلب قرار داد، وگرنه به قلب خود جفا کردهاند.
5- هدف ادعيه و مناجاتهايي مثل دعاي سحرِ ماه رمضان آن است که انسان را تا پيشگاه خدا جلو ببرد و سعادتمندانهترين بازگشت را به او هديه نمايد و اين در صورتي ممکن ميشود که انسانها پس از قانعکردن عقل نسبت به وجود اسماء الهي، با قلب خود و از طريق ادعيه به اسماء الهي نظر نمايند تا با مبناي همهي واقعيات عالَم ارتباط برقرار کنند.
6- اگر بنا است آدميان به توحيد ايمان داشته باشند بايد توحيدِ حق را در ظهور اسماء الهي جستجو کنند و اين است توحيدي که مطلوب اديان الهي است هر چند زمانه آنچنان ظلماني شده که بسياري از متدينين نميدانند توحيد الهي چيست.
7- در رجوع به اسماء الهي انسانها مجبورند عقول خود را بپرورانند و قلوبشان را صيقل دهند تا بتوانند اسماء الهي را بالفعل رو در روي خود بيابند و خود را در ذيل آنها قرار دهند و با تمام عالم -که مظهر اسماء الهي است- هماهنگ شوند و اين است آن برکاتي که با طرح بحث در رابطه با اسماء الهي ميتوان دنبال کرد.
8- هراندازه که انسانها نتوانند رابطهي خود با حضرت «الله» را از طريق ارتباط با اسماء الهي تحقق بخشند به همان ميزان نسبت به کيستي خود و چيستي جهان نادان خواهند بود زيرا نميتوانند اشياء را با اصل و ريشهي خود و از حيث ارتباطشان با خدا بشناسند، تنها به ظاهرِ پديدارها خيره خواهند شد. زيرا اگر اشياء را در متن الوهيت نشناسند در واقع آنها را نشناختهاند.
9- ما هماني هستيم که ميدانيم، در اين صورت هر اندازه که درست بدانيم و با حقيقتِ اشياء ارتباط داشته باشيم انسانتريم و به همان اندازه که در رابطه با حقيقت از ديگران تقليد کنيم از فعليتيافتن فطرت و کمال انساني دور ميشويم.
10- سنت فکري قرآني اقتضا ميکند که جايگاه و معني اسماء الهي را بشناسيم تا امکان تدبّر در کتاب الهي ميسّر گردد و در اين صورت است که تفکر اسلامي احياء ميشود و افقِ نظر به تمدن اسلامي گشوده ميگردد و به همين جهت بنيانگذار انقلاب اسلامي حضرت امامخميني«رضواناللهعليه» آموزههاي ديني خود را بر اساس نظر به اسماء الهي قرار دادند تا دينداريِ دينداران به زندهترين شکل ظهور کند و توان شکافتن ظلمات آخرالزمان را بيابد و ما در اين کتاب همهي مقصد خود را در تبيين چگونگي تجلي اسماي الهي براساس سلوک انسان سالک گذاشتهايم.
11- تفکر راستين يعني ديدن همهي پديدهها در ارتباط با خدا و اين با نظر به اسماء الهي و مظاهر آن اسماء تحقق مييابد. اگر انسانها چيزها را تحت سايهي حضور الهي در عالم نبينند، آنها را بر اساس ميل خود ميشناسند و بهکار ميگيرند در حاليکه خداوند اشياء را بر اساس اسماءشان وجود بخشيده و فهم اسماءِ واقعي اشياء کليد فهم جهان و روح است.
12- براي آنکه بفهميم ضرورت شناخت عالم بر اساس اسماء الهي چقدر است کافي است به نگاهي که علم جديد به عالم انداخته نظر کنيم تا معلوم شود چگونه علم جديد از مبادي رازآلودي که جهان را مديريت ميکند بهکلّي غافل است و با همهچيز مثل ماشين رفتار ميکند و جهان را سرد و بيعاطفه مييابد و از همهي معاني جهان چشم ميپوشد مگر از بياهميتترين معاني. علم جدید متوجه حيات و رحمت الهي و آگاهي موجودات در دل هر ذرّه از جهان نيست، اينها همه آفات غفلت از حضور اسماء الهي در عالم است.
13- به همان اندازه که معناي انسانيت در کيفياتي چون عشق و مهر و حکمت و فهم و عفو و عدالت، بيشتر محقق است تا در شکل و وزن انسانها، کيفياتِ نامشهود جهان که همان اسماء الهي است بيشتر در شناخت حقيقت جهان مؤثرند تا آنچه علم مدرن به عنوان شناخت جهان در اختيار بشر قرار داده است.
14- بايد از خود پرسيد جهان واقعي کجاست؟ در اين صورت است که نظرها متوجه حضور اسماء الهي در عالم ميشود و ميفهميم نحوهي حضور توحيد الهي در عالم چگونه است.
15- نگاه به طبيعت به عنوان شئ خارجي يعني ايجاد حجابي غلیظ که مانع بينش توحیدی ما ميگردد و توانايي ارتباط ما را با جهان واقعي قطع ميکند و توانايي انساني ما را براي تجربهي طبيعت از طريق ارتباط با اسماء الهي، تخريب مينمايد.
16- ما نه ميتوانيم جهان طبيعت را بدون نظر به اسماء باطني آن بشناسيم و نه ميتوانيم بدون نظر به اسماء الهي جايگاه خود را در طبيعت بيابيم و به همين جهت فرهنگ غربي گرفتار تخريب طبيعت شد زيرا امکانهاي انسانشدن را در طبيعت فراموش کرد.
17- نظريهپردازي جهت تدوين علوم انساني که مطابق اهداف انقلاب اسلامي باشد، زيرساختهاي فکري مخصوص به خود را ميطلبد که ريشه در سنتهاي جامعهي ما دارد و ما اصل زيرساختهاي فکري خود را بايد از انديشههاي همهجانبه و جهاني حضرت امام خميني«رضواناللهعليه» استنباط کنيم که نظر به اسماءُالله دارد و همهچيز را از آن منظر مينگرد.
مولف : اصغر طاهرزاده
ناشر : انتشارات لب المیزان