مشخصات کتاب رد پای نور (دفتر اول)
نام : |
کتاب رد پای نور (دفتر اول) |
سیری در سیره تربیتی استاد علی صفایی |
مولف ، نویسنده : |
عبدالرضا هاشمی ارسنجانی |
انتشارات، نشر : |
شهید کاظمی |
تعداد صفحات / سایز و مدل : |
312 / رقعی شومیز |
شابک : |
9786008200413 |
قیمت پشت جلد : |
155,000 تومان |
|
در جلد اول برخی از اندیشه های قرآنی و تربیتی ایشان مورد شرح قرار گرفته است.
ردپای نور جلد اول سیری در سیره تربیتی استاد علی صفائی حائری است .
استاد علی صفایی حائری تربیت و سازندگی را مهمترین و بزرگترین مسئولیت انسان برمی شمارند و در مهمترین اثر تربیتی خود به نام مسئولیت و سازندگی می گویند : " مساله تربیت و سازندگی بزرگترین مسئولیت ما در این قرن وحشی است . این اولین مساله است , زیرا هر بقالی , بنایی ,نجاری ,طبیبی و مهندسی باید قبلا تربیت شود و نه تنها تربیت که مربی دیگران هم باشد ."
ایشان با این رویکرد عمر گرانمایه خود را صرف تربیت و مهره سازی نمودند و در نیل به این هدف علاوه بر فعالیت های گسترده خود , آثار بسیار گران بهایی به رشته تحریر درآورده اند.
سید عبدالرضا هاشمی ارسنجانی این مجموعه را که حاصل سه سال حشر و نشر و زندگی با استاد علی صفایی رحمة الله علیه است گردآوری کرده وبه رشته تحریر درآورده است . او خاطرات خود را از آن مرحوم و داستان های ذکر شده را گردآوری کرده و سپس با کنکاش در کتابهای ایشان نکات تربیتی استاد , مرتبط با هر داستان را در انتهای داستان ها ذکر نموده است .
این کتاب با این عناوین تنظیم شده است .
- هنگام تربیت
- ارزیابی, آشنایی و جذب
- زمینه سازی و آمادگی دادن
- ساختن و پرداختن
- ساختن و پرداختن /جبهه اول شناخت
- ساختن و پرداختن /جبهه دوم قلب, عشق و ایمان
- ساختن و پرداختن / جبهه سوم عمل , زندگی و سازندگی
- غزل های خداحافظی
در بخشی از کتاب می خوانیم :
چند روزی بود که به مطالعه کتاب جبر و اختیار مرحوم علامه جعفری رحمةالله علیه مشغول بودم ولی هرچه بیشتر میخواندم کمتر می فهمیدم اگر چه آن مرحوم خواسته بود در قالب یک مثال ساده مساله را حل کند ولی من نمی توانستم مطلب را هضم کنم و این جمله حضرت که " لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین "هر روز برایم پیچیده تر می شد...
وقتی دیدم این سوال آسایش و آرامشم را سلب کرده چاره ای ندیدم جز اینکه طبق معمول سراغ حاج آقا بروم و مساله را از ایشان بپرسم . وارد منزل که شدم ایشان تنها گوشه اتاق نشسته بودند . درهمین حال روبروی ایشان نشستم و انباری از اطلاعات به هم ریخته و آشفته را جلویشان ریختم و گفتم :
- حاج آقا من بالاخره نفهمیدم اختیار دارم یا نه , مجبورم یا مجبور نیستم ؟
شما الان که داری چایی میریزی با اختیار خودت داری این کار رو می کنی یا با اختیار خدا ؟! الان مجبوری که داری چایی میریزی یا مختار ؟!...
حاج آقا با یک پاسخ صاف و پوست کنده بدون اینکه مساله را طول بدهد غائله را ختم کرد و گفت :
من جبر در اختیار و اخیار در عمل دارم ; یعنی مجبورم مختار باشم و مختارم عمل کنم !این یعنی همان امر بین الامرین .فهم این مساله خیلی سخته ؟!
مکثی کردم و گویی اکسیژن تازه ای به همه ی سلول های مغزم رسیده باشد نفس عمیقی کشیده و گفتم ...
( ردپای نور /جلد اول / صفحه 85 و 86 )
مولف: سید عبدالرضا هاشمی ارسنجانی
ناشر : انتشارات شهید کاظمی