مشخصات کتاب رنج آدم شدن یادداشت هایی درباره دینداری و دنیای امروز
نام : |
کتاب رنج آدم شدن یادداشت هایی درباره دینداری و دنیای امروز |
مولف ، نویسنده : |
سید محمد سادات اخوی |
انتشارات، نشر : |
شرکت چاپ و نشر بین الملل |
تعداد صفحات / سایز و مدل : |
360 / رقعی شومیز |
شابک : |
9789643043605 |
قیمت پشت جلد : |
30,000 تومان |
موضوع : |
اخلاق اسلامی و زندگی معنوی |
|
اثر حاضر مجموعه یادداشت و تجربیات نویسنده است در زمینه دینداری و زندگی امروزی که در چهار گفتار تنظیم شده است.
تکتک تجربههای معنوی این اثر ملموسند و بارها آنها را آزمودهام تا هنگام نوشتن، یقین نسبی داشته باشم. وی در ادامه تأکید میکند: آنچه پیش روی شماست حاصل تجربههای معنوی من است. ممکن است تجربههای معنوی شما از جنس دیگر و صاحب پایانی متفاوت باشد. به هر حال قصد داشتم محدودهایی را که در یافتهام، بشناسانم.
قسمت دیگری از کتاب مینویسد: وقتی به یاد بخشهایی از گذشتهام میافتم، شرمنده میشوم. زمانهایی بودهاند که در کاری مستحب غرق شدهام و حواسم از واجب پرت شده است. آدمهای زیادی را دیدهام که همین مشکل را داشتهاند وقت فراوانی را صرف اجرای آیینهای مذهبی میکنند و سادهترین حقوق همسرشان را زیر پا میگذارند و اگر وارد ذهن اهل خانوادهشان بشوید، میبینید که لبریز حسرتهای کوچک و سادهاند.
در خصوص دعا و استجابت آن دیدگاه نویسنده این است که گاهی با هزار زحمت انبوه دعا و نذر را به کار میبندیم و نمیشود و گاهی هم بی زحمت و دردسر، تا از خدا میخواهیم، عطا میکند. برای توجیه این موضوع سادهترین راه این است که بگوییم در فلان موقعیت پاک بودهایم و در موقعیت مقابلش ناپاک که بیراه هم نیست. گاهی برخی از حاجتهای مادر دایره قضایند و تغییرشان ممکن است برای همین هم گفتهاند دعا، قضای آدمی را تغییر میدهد. برخی دیگر را که در زیر چتر قَدَراند را هیچ کار نمیشود کرد، بمیرم و بمانیم، رخ میدهند.
نویسنده در ادامه این توجیه را ساده میانگارد و مینویسد، با همه کوچکی و تجربههای شخصیای که خودم دارم و از انبوه آدمها دیدهام، یقین دارم که لطف خدا اجازه نمیدهد آدمها دستی ، دستی با ندانم کاریهایشان تقدیرشان را به افتضاح بکشانند و بعد تا آخر عمر، اسیر همین کارشان بشوند. برای همین هم شب قدر را در قلب ماه رمضان و فرصتهای گوناگون توبه قرار داده است تا با نیایشهای ویژه به آدمها فرصتی برای تغییر تقدیرها، بدهد.
سال پیش با دوستان رفتیم فشم. تا عصر یک جمعه با هم باشیم. توی باغ هر کداممان سرگرم کاری شدیم بعد از یک ساعت همه آمده بودیم اما مرد خندان نیامده بود. دست آخر انتهای باغ کنار جوی باریک آبیاری، پیدایش کردیم نشسته بود و برای مورچههایی که به زحمت از این طرف جوی، برای لانهشان در آن طرف جوی دانه میبردند، پل میساخت بعد هم با حوصله برایشان نان خرد کرد.
نوینسده با الهام از این نوشته کوتاه که از زندگی میرزا احمد عابد نهاوندی است. مواردی را خاطرنشان میسازد یکی از این موارد را اینگونه مینویسد: آدمهایی را دیدهای که مدام دنبال ثواب میگردند و همیشه از کمی ثواب کردنشان زجر میکشند آدمهای اینگونه همیشه سرگردان، ناراضی و معذبند. انگار فراموش کردهاند که نیکوکاری برای رسیدن به آرامش درونی است نه اضافه شدن رنج ذهنی، از اینها بدتر گاهی آنقدر حواسشان به افزایش «بیلان» خوبیهایشان است که دور و بر خودشان را فراموش میکنند خوب که به زندگیشان نگاه میکنیم متوجه میشویم که خیر این آدمها به همه عالم میرسند اما خانواده و نزدیکانشان بیبهره ماندهاند.
مولف : سیدمحمدسادات اخوی
ناشر: انتشارات بین الملل