مشخصات کتاب نخل میثم مجموعه اشعار جلد پنجم
نام : |
کتاب نخل میثم مجموعه اشعار جلد پنجم |
مولف ، نویسنده : |
استاد حاج غلامرضا سازگار |
انتشارات، نشر : |
شرکت چاپ و نشر بین الملل |
تعداد صفحات / سایز و مدل : |
886 / وزیری سلفون |
شابک : |
9789643046019 |
قیمت پشت جلد : |
480,000 تومان |
قیمت با تخفیف : |
432,000 تومان |
موضوع : |
مجموعه اشعار حاج غلامرضا سازگار |
|
بیان آن چه در دل نهفته است نیازمند زبانی گویا و روشی سودمند است. چه بسیار مطالب گهربار و گرانمایه که عدم فصاحت و بلاغت گوینده، باعث تباهی آن شده است. از شیوه رایج و پر معنی در بیان فضایل و مصائب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام می توان به ادبیات شعر و شاعری اشاره کرد. این مجموعه کوشیده است با نگرشی صحیح به این مقوله و بهره مندی از روایات و سخنان صحیح السند، به ذکر و بیان مدایح و مراثی معصومین علیهم السلام بپردازد.
گزیده ای از کتاب :
مثنوی با عنوان «در ولادت مولا علی علیه السلام» را در زیر می خوانیم:
امشب حرم خدا حرم شد / از مقدم یار محترم شد کعبه شده محو و مات و مدهوش / دیوار ز هم گشوده آغوش
هر قطعه سنگ، کوه طوری است / هر نخله خشک، نخل نوری است در زمزمه های آب زمزم / آوای علی علی است هر دم
ای هجر، شب وصال تبریک / مجد و شرف و جلال تبریک هر ریگ روان شده ثناگو / با ذکر «علی علی علی هو»
سر زد ز صفا صفای مطلق / ای مرده بگو «علی علی حق» حوران همه جان به کف نهادند / در پشت مقام ایستادند
بت های حرم به سجده رفتند / با هم، دم «یا علی» گرفتند ای کعبه زهی زهی سعادت / میلاد تو شد از این ولادت
ای کعبه سعادتت مبارک / ای بیت، ولادتت مبارک ای دختر شیر، شیر زادی / بر خلق جهان امیر زادی
این شیر خداست روی دستت / شمشیر خداست روی دستت این جان محمد است، مادر! / قرآن محمد است، مادر!
تو حامل نور سرمد استی / تو مادر جان احمد استی بر خویش ببال مام کعبه! / طفل تو بُود امام کعبه
نوزاد تو پیر کائنات است / طفل تو امیر کائنات است روزی که نبود نام هستی / می کرد علی خداپرستی
از صبح ازل علی، علی بود / پیوسته به هر ولی ولی بود در بود و نبود مقتدا بود / او بود و محمد و خدا بود
ای نفس رسول و جان قرآن / ای دست خدا، زبان قرآن خورشید بلند بام کعبه / از صبح ازل امام کعبه
ای خانه کعبه زادگاهت / ای صحنه حشر دادگاهت تو احمد و احمد است حیدر / یک روح که دیده در دو پیکر
گفتار هماره تو تنزیل / شاگرد قدیمی تو جبریل در لیله قدر، قدر قدری / در صحنه بدر، بدر بدری
میدان نبرد پای بستت / شمشیر نیازمند دستت تو قله عرش را امیری / یا همدم کودک صغیری؟
غیر از تو که، ای خدای را شیر / بخشیده به خصم خویش شمشیر؟ در ملک وسیع حق امامی / با پیر فقیر هم کلامی
با آنکه امام جمع بودی / در بزم فقیر، شمع بودی تو مالک عرش در زمینی / حیف است میان ما نشینی
در عرش امام آفتابی / در فرش چرا ابوترابی؟ ای قلب تو خانه محمد / جای تو به شانه محمد
تو بت شکن و خداپرستی / بر شانه وحی بت شکستی بت های حرم قیام کردند / بر تو همگی سلام کردند
هر بت که فتاد و بر زمین خفت / فریاد کشید و یا علی گفت ای پشت سرت دعای کعبه! / ای بت شکن خدای کعبه!
ای مهر تو لطف بی نهایت / توحید و نبوت و ولایت مهر تو بود تمام دینم / تا کور شود عدو من اینم
روزی که نه آب و نه گِلم بود / جای تو به خانه دلم بود با مهر تو روی خود نمودم / با مهر تو چشم خود گشودم
دل را به ولات زنده کردم / گه گریه و گاه خنده کردم ای شهد ولایت تو شیرم! / ای کرده به عشق خود اسیرم!
مادر که میان گاهواره / می کرد به صورتم نظاره هر شب که به گاهواره خفتم / تا صبح «علی علی» شنفتم
صد شکر خدای را که هر دم / با دوستی تو رُشد کردم عمری به محبتت اسیرم تا با تو بمانم و بمیرم
ای مهر تو بود و هست «میثم» / فردا تو بگیر دست «میثم»
مولف: حاج غلامحسین سازگار
ناشر: انتشارات بین الملل