مشخصات کتاب نخل میثم جلد اول
نام : |
کتاب نخل میثم جلد اول |
مجموعه اشعارحاج غلامرضا سازگار |
مولف ، نویسنده : |
حاج غلامرضا سازگار |
انتشارات، نشر : |
حق بین |
تعداد صفحات / سایز و مدل : |
480 / وزیری سلفون |
شابک : |
9789646408005 |
قیمت پشت جلد : |
350,000 تومان |
|
بیان آن چه در دل نهفته است نیازمند زبانی گویا و روشی سودمند است. چه بسیار مطالب گهربار و گرانمایه که عدم فصاحت و بلاغت گوینده، باعث تباهی آن شده است. از شیوه رایج و پر معنی در بیان فضایل و مصائب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام می توان به ادبیات شعر و شاعری اشاره کرد. این مجموعه کوشیده است با نگرشی صحیح به این مقوله و بهره مندی از روایات و سخنان صحیح السند، به ذکر و بیان مدایح و مراثی معصومین علیهم السلام بپردازد.
میلاد مولای متقیان حضرت علی (ع)
عطر نفس باد صبا باد مبارک خرم شدن ارض و سما باد مبارک
انوار الهی به فضا باد مبارک دیدار خداوند بما باد مبارک
ای اهل ولا عید شما باد مبارک میلاد علی شیر خدا باد مبارک
امروز چرا کعبه سر از پا نشناسد مبهوت خدا گشته و خود را نشناسد
ای حور و ملک دور حرم را ، هله گیرید آرام و قرار از دل هر قافله گیرید
در طوف حرم راه به هر سلسله گیرید از حی تبارک و تعالی صله گیرید
تا چند در اطراف حرم هلهله گیرید از فاطمه بنت اسد فاصله گیرید
پیشانی طاعت همه بر خاک گذارید از شوق چو دیوار حرم خنده بر آرید
خورشید فروزنده چراغ شب تار است یا ماه سما سوی زمین راهسپار است
آغوش حرم منتظر مقدم یار است او را چه قرار است که بی صبر و قرار است
زمزم همه در زمزمه وصف نگار است یا آینه آب روان آینه دار است
مهمان خدا آمده با گنج نهانی آغوش زهم بازکن ای رکن یمانی
پاکیزه زنی سوی حرم گشته روانه در خانه حق آمده با صاحب خانه
لبخند زنان آن صدف در یگانه بر تیر غمش قلب حرم گشته نشانه
تا گوهر مقصود برد سوی خزانه گردیدن دور حرمش بود بهانه
مرثیه حضرت علی اکبر (ع)
گمان مدار که گفتم برو ، دل از تو بریدم نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم
محاسنم به کف دست بود و اشک به چشمم گهی بخاک فتادم گهی زجای پریدم
دلم به پیش تو ، جان در قفات ، دیده به قامت خدای داند و دل شاهداست من چه کشیدم
دو چشم خود بگشا و سوال کن که بگویم ز خیمه تا سر نعش تو من چگونه رسیدم
ز اشک دیده لبم تر شد آن زمان که به خیمه زبان خشک تو را در دهان خویش مکیدم
نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه خولی زمانه کشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم
هنوز العطشت میزد آتشم که زمیدان صدای یا ابتای تو را دوباره شنیدم
سزد به غربت من هر جوان و پیر بگیرید که شد بخون جوانم خضاب موی سفیدم
کنار کشته تو با خدا معامله کردم نجات خلق جهان را به خونبهات خریدم
بگو به نظم جهان سوز میثم این سخن از من که دست از همه شستم رضای دوست خریدم
مولف : حاج غلامرضا سازگار
ناشر : انتشارات حق بین