مشخصات کتاب گنجینه اخلاق, جامع الدر فاطمی
نام : |
کتاب گنجینه اخلاق, جامع الدر فاطمی |
مولف ، نویسنده : |
آیت الله حاج سید حسین فاطمی قمی |
مترجم : |
صادق حسن زاده |
انتشارات، نشر : |
شرکت چاپ و نشر بین الملل |
تعداد صفحات / سایز و مدل : |
472 / وزیری سلفون |
شابک : |
9789647126410 |
قیمت پشت جلد : |
230,000 تومان |
|
گنجينه اخلاق، جامع الدرر فاطمى، اثر حاج سيد حسين فاطمى متوفاى (1348ش)، به زبان فارسى است. اين اثر، شبيه به كشكول است و مباحث گوناگون اعتقادى، اخلاقى، اخبار، حكايات، لطايف، خواص داروها و... در آن ذكر شده است.
نويسنده، انگيزه خود را از تأليف اين كتاب، اجابت درخواست دوستان، مبنى بر جمعآورى و چاپ مطالب متفرقه مختلفى كه وى در طول عمر خود، براى مراجعه خويش، يادداشت نموده، دانسته است.
ساختار كتاب، مشتمل بر دو مقدمه از جناب سيد محمدتقى فاطمى و مؤلف و متن است.
كتاب، دو جلد است كه در يك مجلد به چاپ رسيده است و فاقد هرگونه فصلبندى و باببندى است و مطالب آن، بهصورت متفرق و بدون ترتيب بيان شده است.
گزارش محتوا : كتاب، مشتمل بر مطالب بسيار باارزش و سودمند است كه مىتواند براى هر فردى مفيد باشد. اين كتاب، به شيوهاى روان و قديمى به شكل كشكول نوشته شده است، ولى امتيازى كه بر كتابهاى كشكول دارد اين است كه قسمت عمده آن، درسهاى آموزنده اخلاقى و درمان صفات رذيله باطنى است.
در كتاب، تفسير بعضى از آيات قرآنى و پارهاى از روايات اهل بيت(ع) كه متضمن اخلاق و موعظه مىباشد، ذكر شده است. يكى از آياتى كه مؤلف تفسير نموده است آيه 87 و 88 سوره شعراء است: «يوم لا ينفع مال و لا بنون الا من اتى الله بقلب سليم».
همچنين حالات بعضى از اولياء و اهل معرفت و حكايات و كراماتى از بعضى علماء و اهل كمال، بىواسطه يا باواسطه بيان شده است.
از جمله مطالب ديگرى كه در كتاب از آن سخن گفته شده است، ذكر پارهاى از خواص ادويه و گياهان طبى است كه از معصومين وارده شده است. برخى از مواردى كه مؤلف در اين قسمت بيان نموده است، عبارت است از:
خواص سبزىها؛ خواص انار؛ خواص انگور؛ خواص خرما؛ خواص ترب؛ خواص عدس؛ خواص كرفس؛ خواص آويشن، نان، گردو و كشمش؛ در كراهت نخوردن چيزى در شب؛ خواص كشمش قرمز و...
مؤلف، در كتاب، اشعار زيبايى در مدح و منقبت معصومين و اشعارى كه حاوى مطالب اخلاقى و عرفانى است بيان نموده است. برخى از اين اشعار، به زبان عربى و برخى، به زبان فارسى است؛ براى نمونه، اولين مطلبى كه در ابتداى كتاب آورده شده، اشعارى است در شرافت و منقبت پيامبر اسلام(ص) و پس از آن دو بيت شعر در مورد ولادت امیرالمؤمنین(ع) به قرار زير:
از جود، نمود حق، على را موجود موجود شد از وجود او مصدر جود
در خلقت مرتضى خدايى فرمود فرمود كمال جود بذل الموجود
آخرين مطلبى كه در جلد اول كتاب بيان شده، ذكر برخى از فضايل سادات است. مؤلف، اين مطلب را به نقل از حاج ملا باقر و از كتاب «روح و ريحان» نقل مىكند. برخى از فضيلتهايى كه مؤلف بيان كرده عبارت است از:
كثرت اولاد اين سلسله در شرق و غرب عالم؛
خداوند، امر به دوستى با آنان فرموده است؛
خداوند، محبت ايشان را عين محبت پيامبر و محبت پيامبر را عين محبت خود قرار داده است؛
هركس منكر حق ايشان شود، نماز و روزه او قبول نيست.
جلد دوم كتاب، با مطلبى مفصل پيرامون فضايل حضرت على(ع) شروع مىشود و در اين مورد، قضاياى مختلفى از زندگى آن حضرت بيان مىگردد.
آخرين مطلبى كه در كتاب بيان مىشود، آمدن ذو الجناح به خيمهگاه است. مؤلف، اين واقعه را شرح مىدهد و اشعارى را در اين زمينه نقل مىكند.
مؤلف، كتاب را با اين رباعى به پايان مىرساند:
من به ظل رحمتت يا رب پناه آوردهام دست خالى نامدم زادى ز راه آوردهام
چون نبود اندر خزينه هست تو اين چار چيز احتياج و نيستى، عجز و گناه آوردهام
محقق كتاب، جناب آقاى صادق حسنزاده، در مقدمه خويش بر كتاب، در مورد شرح زندگى مؤلف و سلسله نسب شريف وى، سخن گفته شده است.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب و موضوعات، در پايان هر جلد بيان شده است. توضيحات، منابع روايات و آدرس آيات، در پاورقى ذكر شده است. كار تحقيق و تصحيح كتاب را آقاى صادق حسنزاده انجام داده است.
در ولادت امیرالمومنین (علیه السلام)
از جود نمود حق علی را موجود - موجود شد از وجود او مصدر جود
در خلقت مرتضی خدائی فرمود - فرمود کمال جود بذل الموجود
در کیفیت ولادت آن حضرت مطابق نقل محدث قمی رحمة الله علیه:
مشهور آن است که آن حضرت در روز جمع سیزدهم ماه رجب بعد از سی سال از عام الفیل در میان کعبه معظمه متولد شده است،(2) پدر آن حضرت ابوطالب پسر عبدالمطلب که با عبدالله پدر حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) برادر اعیانی(3) بوده، و مادر آن حضرت فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف می باشد، و آن حضرت و برادرانش اول هاشمی ای هستند که پدر و مادر ایشان هر دو هاشمی بوده اند. و در کیفیت ولادت آن جناب روایات بسیار است و آن چه به سندهای بسیار وارد شده آن است که روزی جمعی از بنی هاشم و عده ای از قبیله بنی العزی در برابر خانه کعبه نشسته بودند، ناگاه فاطمه بنت اسد به مسجد در آمد و نه ماهه آبستن بود او را درد زائیدن گرفت، پس در برابر خانه کعبه ایستاد نظر به جانب آسمان کرد و گفت: پروردگارا! من ایمان آورده ام به تو و به هر پیغمبر و رسول و کتابی که نازل نموده ای، و گفته های جدم ابراهیم خلیل (علیه السلام) را که بنای خانه کعبه از او است تصدیق نموده ام، پس سوال می کنم از تو به حق این خانه و به حق آن کسی که این خانه را بنا کرده است و به حق این فرزندی که در شکم من است و با من سخن می گوید، و به سخن گفتن خود مونس من گردیده، - و یقین دارم که او یکی از آیات جلال و عظمت تست - که آسان کنی بر من ولادت طفل مرا. عباس بن عبدالمطلب و یزید بن قعنب گفتند که چون فاطمه از این دعا فارغ شد دیدیم که دیوار عقب خانه کعبه شکافته شد و فاطمه از آن رخنه داخل خانه گردید و از دیده های ما پنهان شد، پس شکاف دیوار به اذن خدا به هم پیوست، و ما چون خواستیم، در خانه را بگشائیم، هر چند کوشش کردیم در باز نشد، دانستیم که این امر از جانب خدا واقع شده و فاطمه سه روز در اندرون کعبه ماند. اهل مکه در کوچه ها و بازارها این قصه را نقل می کردند و زنها در خانه ها این حکایت را یاد می نمودند و تعجب می کردند، تا روز چهارم شد. پس همان موضع از دیوار کعبه که شکافته شده بود دوباره شکافته شد و فاطمه بنت اسد بیرون آمد و فرزند خود اسدالله الغالب علی بن ابی طالب (علیه السلام) را در دست خویش داشت و می گفت: ای گروه مردم! به درستی که خداوند متعال برگزید مرا از میان خلق خود و فضیلت داد مرا بر زنان برگزیده ای که پیش از من بوده اند؛ زیرا که حق تعالی برگزید آسیه دختر مزاحم را و او عبادت کرد حق تعالی را پنهان در موضعی که عبادت خدا در آنجا سزاوار نبود مگر در حال ضرورت - یعنی خانه فرعون - و مریم دختر عمران را برگزید و ولادت حضرت عیسی (علیه السلام) را بر او آسان گردانید و در بیابان درخت خشک را جنبانید و رطب تازه برای او از آن درخت فرو ریخت و حق تعالی مرا بر آن دو و همچنین سایر زنان پیش از من زیادتی عطا فرمود؛ زیرا که من فرزندی آورده ام در خانه برگزیده او و سه روز در آن خانه محترم ماندم و از میوه ها و طعامهای بهشت تناول کردم و چون خواستم که بیرون آیم در حالی که فرزند برگزیده من بر روی دست من بود هاتفی از غیب مرا ندا کرد که: ای فاطمه! این فرزند بزرگوار را علی نام کن، به درستی که منم خداوند علی اعلی و او را آفریده ام از قدرت و عزت و جلال خود و بهره کامل از عدالت خویش به او بخشیده ام و نام او را از نام مقدس خود اشتقاق نموده ام و او را به آداب خجسته خود تأدیب نموده ام و امور خود را به او تفویض کرده ام و او را بر علوم پنهان خود مطلع کرده ام و در خانه محترم من متولد شده است و او اول کسی است که اذان خواهد گفت بر روی خانه من و بتها را خواهد شکست و آنها را از بالای کعبه به زیر خواهد انداخت و مرا به عظمت و مجد و بزرگواری و یگانگی یاد خواهد کرد و او است امام و پیشوا بعد از حبیب من و برگزیده از جمیع خلق من محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) که رسول من است و او وصی او خواهد بود. خوشا حال کسی که او را دوست دارد و یاری کند او را، و وای بر حال کسی که فرمان او نبرد و یاری او نکند و انکار حق او نماید.
و در بعضی از روایات است که چون حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) متولد شد ابوطالب او را بر سینه خود گرفت و دست فاطمه بنت اسد را گرفته به سوی ابطح آمد و ندا کرد به این اشعار:
یا رب یا ذا الغسق الدجی - والقمر المبتلج المضی
بین لنا من حکمک المقضی - ماذا تری فی اسم ذا الصبی
یعنی: ای پروردگاری که شب تار و ماه روشن و روشنی دهنده را آفریده ای بیان کن برای ما که این کودک را چه نام گذاریم؟
ناگاه مانند ابر چیزی از روی زمین پیدا شد، نزدیک ابو طالب آمد ابو طالب او را گرفت و با علی به سینه خود چسبانید و به خانه برگشت، چون صبح شد دید که لوح سبزی است در آن نوشته شده است:
خصصتما بالولد الزکی - والطاهر المنتجب الرضی
فاسمه من شامخ علی - علی اشتق من العلی
یعنی: ای ابوطالب و فاطمه مخصوص گردیدید شما به فرزند طاهر پاکیزه و پسندیده، پس نام بزرگوار او علی است، و خداوند علی اعلی نام او را از نام خود اشتقاق کرده است. پس ابوطالب آن حضرت را علی نام کرد و آن لوح را در زاویه راست کعبه آویخت و همچنان آویخته بود تا زمان هشام بن عبدالملک که آن را فرود آورد و بعد از آن ناپیدا شد. و اخبار در باب ولادت آنحضرت و کیفیت آن بسیار است و مقام را گنجایش بیش از این نیست، این فضیلت از خصایص آن حضرت است؛ چه اشرف بقاع حرم، مکه است، و اشرف مواضع حرم مسجد است، و اشرف موضع آن، کعبه است، و احدی غیر از امیرالمومنین (علیه السلام) در چنین مکانی متولد نشده است بخصوص در روز جمعه سید ایام و شهر حرام.
هذه من علاه احدی المعالی - و علی هذه فقس ما سواها
روزی که علی به کعبه آمد به وجود - از بهر علی خدا در از کعبه گشود
در بسته بداد خانه خود به علی - یعنی که علی است خانه زاد معبود
در مرتبه علی نه چون است و نه چند - در خانه حق زاد به جانش سوگند
هر لا ولدی که خانه زادی دارد - شک نیست که خواندش به جای فرزند
ای علم ملت و نفس رسول - حلقه کش علم تو گوش عقول
ای به تو مختوم کتاب وجود - ای به تو مرجوع حساب وجود
ای آنکه نظام عالمی از تو به پا است - در خیل ملک ذات تو انگشت نما است
سر رشته کاینات در دست علی است - آری همه امور در دست خدا است
شاها چو تو را، سگی بیاید - گر من بُوَم آن سگ تو، شاید
هستم سگکی ز حبس جسته - بر شاخ گل هوات بسته
از مدح تو با قلاده زر - زنجیر وفا به حلقم اندر
خود را به خودی کشیده از جُل - پیش تو کشیده از ره ذُل
خود را به قبول رایگانت - بستم به طویله سگانت
افکن نظری بر این سگ خویش - سنگی مزن و مرانم از پیش
مولف : حاج سید حسین فاطمی
ناشر : انتشارات بین الملل