مشخصات کتاب القطره (قطره ای از دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام)
نام : |
کتاب القطره (قطره ای از دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام) |
(قطره ای از دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام به همراه مقدمه و اشراف سید مرتضی مجتهدی سیستانی) |
مولف ، نویسنده : |
آیت الله علامه سید احمد مستنبط |
مترجم : |
محمد ظریف |
انتشارات، نشر : |
نشرالماس |
تعداد صفحات / سایز و مدل : |
1840 / وزیری سلفون |
شابک : |
9789647753036 |
قیمت پشت جلد : |
900,000 تومان |
موضوع : |
فضائل مناقب, احادیث شیعه, پیامبر, حضرت فاطمه, امیرالمومنین, چهارده معصوم |
|
قطره ای از دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام به همراه مقدمه و اشراف سید مرتضی مجتهدی سیستانی
عناوین اصلی کتاب شامل:
اشاره؛ فهرست اجمالی مطالب؛ در توصیف کتاب القطره؛ تقریظات چند تن از علماء برای کتاب القطره؛ مقدّمهٔ مؤلّف رحمه الله تعالی؛ دسته ای از روایات در اسرار اهل بیت علیهم السلام؛ بخش اوّل: مناقب پیامبر اکرم حضرت محمّد صلّی اللَّه علیه وآله؛ بخش دوَم: مناقب امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام؛ بخش سوّم: مناقب حضرت فاطمهٔ زهراء علیها السلام؛ بخش چهارم: احادیث مشترک امامین حسنین و ویژهٔ امام حسن علیهما السلام؛ بخش پنجم : مناقب حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام؛ بخش ششم: مناقب حضرت امام زین العابدین علیه السلام؛ بخش هفتم : مناقب امام محمّد باقر علیه السلام؛ بخش هشتم : مناقب امام جعفر صادق علیه السلام؛ بخش نهم: مناقب حضرت امام کاظم علیه السلام؛ بخش دهم: مناقب حضرت علیّ بن موسی الرضا علیه السلام؛ بخش یازدهم: مناقب حضرت امام جواد صلوات اللَّه علیه؛ بخش دوازدهم: مناقب حضرت امام هادی علیه السلام؛ بخش سیزدهم: در مناقب امام حسن عسکری علیه السلام؛ بخش چهاردهم: مناقب حضرت صاحب الزمان (عجج)
در توصیف کتاب القطره
امیر مؤمنان علی علیه السلام میفرمایند :
علم الأنبیاء فی علمهم،وسرّ الأوصیاء فی سرّهم ، وعزّ الأولیاء فی عزّهم ، کالقطره فی البحر ، والذرّه فی القفر.
علم و دانش همهٔ پیامبران در برابر علم و دانش اهل بیت علیهم السلام، و سرّ همهٔ اوصیا در برابر سرّشان و اقتدار همهٔ اولیا در برابر اقتدار آنها، همانند قطره ای در دریا و ذرّه ای در بیابان وسیع است.
کتاب لو تأمّله ضریر *** لعاد کریمتاه بلا إرتیاب
ولو قد مرّ حامله بقبر *** لصار المیّت حیّاَ فی التراب
کتابی که در پیش رو دارید اگر نابینایی در آن بیندیشد، بدون تردید بینایی چشمان خود را باز خواهد یافت.
و اگر کسی با آن از کنار قبری عبور نماید، مرده ای که در خاک آرمیده ، زنده خواهد شد.
تقریظات چند تن از علماء برای کتاب القطره
ثقریظاتی که دانشمندان محترم پرای این کتاب ارسال فرموده اند:
علّامه فاضل، داماد بزرگوارم، حجّت الإسلام جناب آقای میرزا محمّدتقی مصدرالاُمور «متین» این دو بیت زیبا را به زبان فارسی تقدیم نموده اند، ما نیز ازاحساسات فراوان و بزرگوارانه ایشان تشکّر و سپاسگزاری می نماییم:
لطف تو به هر ذرّه که شامل گردد
خورشید صفت به چرخ نایل گردد
گر (قطره)ای از بحر مناقب بچشد
بی شبهه هم او بحر فضایل گردد
یکی از شعرای شایسته و دوستدار اهل بیت علیهم السلام با اشعار غرّای خود در تمجید کتاب، ما را مورد لطف و محبّت خود قرار داد. آری، این همه لطف ومحبّت حاکی از فهم فراوان و عواطف و احساسات گرانبها و لطف و احسان آنهاست؛ علاّمه بزرگوار، شاعر بزرگ شیخ عبدالمنعم فرطوسی گوید:
کتاب محکم الآیات أضحی
ل«أحمد» معجزاً فأبان قدره
جری «مستنبط» الأحکام فیه
بحار مناقب من فیض «قطره»
ونقب عن أحادیث صحاح
رواها فی مناقب خیر عتره
کتابی با نشانه و آیات استوار، آشکار گردید؛ از «احمد» که همانند اعجاز است وارزش آن روشن گشت.
«مستنبطِ» احکام، در آن دریای مناقب و فضایل را از فیض کتاب «قطره»اش جاری ساخته است.
این اثر گرانسنگ کاوشی از احادیث صحیحی است که آنها را در مناقب و فضایل بهترین عترت، بیان نموده است.
علّامه فاضل، شاعر بزرگ، شیخ احمد دجیلی گوید:
مولای إنّی إلی عرفانک العذب
ظام ومالی سواک الیوم من أرب
هب لی ولو «قطره» ممّا تجود به
فعل اطفی بها قلبی من اللهب
فمنه «یستنبط» العرفان حیث به
فیض من العلم والإیمان والأدب
فدیت عرفانک العذب الشهی أباً
فداه فی موقف العرفان کلّ أبی
مولای من! من تشنه عرفان زلال و گوارای توأم، امروز دیگرنیازی به غیر تو ندارم.
قطره ای از آن برای من سخاوتمندانه لطف کن؛ که شاید به وسیله آن، شعله سوزان دلم را خاموش نمایم.
آری، از آن، عرفان و شناخت استنباط می شود، زیرا به وسیله آن جوششی از دانش،ایمان و ادب است.
پدرم فدای عرفان زلال و گوارا و مرغوب تو که در مقام چنین عرفانی هر پدری فدای آن باد.
استاد شاعر محمود بستانی نیز اشعار فوق را به صورت زیبایی تضمین کرده و عنایت نموده که:
(مولای إنّی إلی عرفانک العذب)
صاد کجدب الثری یهفو إلی السحب
ینبوع فضلک إن یروی الظماء فأنا
(ظام ومالی سواک الیوم من أرب)
(هب لی ولو «قطره» ممّا تجود به)
روافد الخیر من سلسالک الذهبی
یا «أحمد» الخلق سلسل لی عصارته
(فعل اطفی بها قلبی مناللهب)
(فمنه «یستنبط» العرفان حیث به)
من المعارف ما یروی التعطّش بیقل للعطاشی رووا منه فإنّ به
(فیض من العلم والإیمان والأدب)
(فدیت عرفانک العذب الشهی أباً)وعزه اتبناها مدی الحقبإ ن
افتدیه واستجلی أباه فقد(فداه فی موقف العرفان کلّ أبی)
(مولای من! من تشنه عرفان زلال و گوارای توأم) و در صید آنم همانند زمین خشک و تشنه ای که در آرزوی ابربارانی است.
چشمه فضل و دانش تو اگر تشنه ای را سیراب می کند، همانا من، (امروز تشنه ام ونیازی به غیر تو ندارم).
(قطره ای از آن بر من سخاوتمندانه لطف کن)؛ که عطا خیری است از زنجیرهای طلای تو.
ای احمد و ستوده مردم! چکیده آن را برای من بریز (که شاید به وسیله آن شعله سوزان دلم را خاموش نمایم).
(آری، از آن، عرفان و شناخت استنباط می شود هر کجا باشد( از معارفی که تشنگی مرا سیراب کند.
بر تشنگان بگو که از آن چشمه سیراب گردید، چرا که در آن؛ (جوششی از دانش،ایمان و ادب است).
(پدرم فدای عرفان زلال و گوارای مرغوب تو)؛ که این عزّتی از سالیان و مدّت زمان درازی است.
اگر فدای آن گردم و پدرش جلوه گر شود؛ به راستی که (در مقام چنین عرفانی هرپدری فدای آن باد).
مقدّمهٔ مؤلّق رحمهالله تعالی
حمد و سباس خدایی را سزاست که اولیای خودش را به ماشناسانید، کسانی که هر کس آنها را بشناسد در واقع خدای را شناخته است، و کسی که از شناخت آنها باز ماند در حقیقت از شناخت خدا بازمانده است و کسی که به دامن آنان چنگ بزند در واقع به دامن پروردگار چنگ زده است و هر که از آنها دوری نموده و دست بردارد در واقع از خدای متعال دوری گزیده و دست برداشته است.
و درود و سلام بی پایان بر اشرف پیامبران حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم و برخاندان برگزیده او، و بر همه دوستان آنها و دوستداران دوستان آنها باد و نفرین و لعنت همیشگی بر دشمنان آنها از پیشینیان تا پایان تاریخ باد.
اینک کمترین خدمتگزار اهل دانش، احمد بن رضی الدین مستنبط - که به حرم امن امیر مؤمنان علی علیه السلام پناه آورده - گوید: پس از پایان تألیف نخستین جلد کتاب «القطره» به روایات زیبای زیادی از مناقب و فضایل اهل بیت علیهم السلام برخورد نمودم؛ برخی از دوستانم از اهل علم درخواست کردند که این روایات را نیز به رشته تحریر درآورده و به عنوان جلد دوّم همان کتاب قرار دهم.
من به درخواست آنها پاسخ مثبت داده و همانند جلد اوّل این کتاب را نیز درچهارده بخش از مناقب و حکایات زیبایی که در فضایل خاندان عصمت علیهم السلام بوده، تنظیم نمودم، گر چه قلم را یارای تحریر و بیان را توان گزارش و تقریرفضایل بیکران آنان نیست.
در هر صورت، با استعانت از خدای متعال و چنگ زدن به دامن لطف مولا وامام منتظر - که درود خداوند براو و نیاکان پاکش باد - این اثر را شروع نمودم،که:
ای دل؛ فضایل اسداللَّه طاعت است
مدح علیّ و آل، شنیدن عبادت است
بودن به ذکر حیدر کرّار یک نفس
حقّا که در مقابل صدسال طاعت است
در احادیث پانزدگانه ای که حسن بن زکردان فارسی رحمه الله نقل کرده، آمده است:حسن بن زکردان گوید: از امیر مؤمنان علی علیه السلام شنیدم که میفرمود:
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
ما من عبد یرشد عبداً ویدلّه علی معرفه أهل بیتی إلّا بعث اللَّه إلیه ملکاً یوم خروجه من القبر، یحمله علی جناحه حتّی یقف فی الموقف، ثمّ ینادی مناد: من کان یعرف هذا فلیأته.
قال: فیجتمع إلیه معارفه، ثمّ یقول عزّوجلّ: اکسوا کلّ واحد من حلل الفردوس وتوّجوه من تیجان الجنّه.
هیچ بنده ای نیست که بنده ای را به سوی شناخت اهل بیت من ارشاد و راهنمایی کند جز آن که خدای متعال فرشته ای به سوی او در آن روزی که از قبرش خارج می شود، می فرستد؛ فرشته او را بر روی بال خود حمل می کند تا این که در توقّفگاه محشر می ایستد، آنگاه هاتفی ندا می کند: هر که این بنده را می شناسد، بیاید.
رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: همه آنهایی که او را می شناسند جمع می شوند، آنگاه خدای متعال می فرماید: به هر کدام از اینان از لباسهای فاخر بهشتی بپوشانید و برسرشان تاج کرامت بهشتی بگذارید.
سپس رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
یابنیّ؛ حرّض الناس علی حبّ أهل بیثنا.
فرزندم! مردم را بر مهر و محبّت خاندان ما تشویق و ترغیب نما.
در کتاب «تفسیر فرات» می نویسد: جعفر بن محمّد فزاری با سند خود از امام صادق علیه السلام نقل می کند که حضرتش در تفسیر آیه شریفه «وَإِذَا الْمَوْءُودَهُ سُئِلَتْ» (1) ؛«در آن هنگام که از موءوده سئوال شود» یعنی مودّت ما، «بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ» (2) ؛ «به کدامین گناه کشته شده است؟»، فرمود:
ذلک حقّنا الواجب علی الناس، وحبّنا الواجب علی الخلق، قتلوا مودّتنا.
منظور از این آیه، همان حقّ لازم ما بر مردم است، و همان محبّت واجب شده ما برمخلوقات است، آنان مودّت و محبّت ما را کشته و از بین بردند. (3)
و در کتاب «مجموع الرائق» آمده است: زهری از جدّش نقل می کند که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
من نشر علماً فله مثل أجر من عمل به. (4)
کسی که علم و دانشی را پخش نماید پاداش کسی دارد که به آن علم و دانش عمل کند.
در حدیث زیبای دیگری می خوانیم که حضرتش می فرماید:
وخیر الناس بعدنا من ذاکر بأمرنا. (5)
بهترین مردم پس از ما، کسانی هستند که امر (و ولایت) ما را گفت و گو می نمایند.
1- سوره تکویر، آیه 8 و 9.
2- سوره تکویر، آیه 8 و 9.
3- تفسیر فرات: 542 ح 6، بحار الأنوار: 256/23 ح 12.
4- المجموع الرائق من ازهار الحدائق: 401/2 ح 25.
5- امالی طوسی: 224 ح 40 مجلس8، بحار الأنوار: 200/1 ح 8 و 354/74 ح 31، بشاره المصطفی: 110.
در کتاب «عدّه الداعی» می نویسد: امام باقرعلیه السلام فرمود:
إنّ ذکرنا من ذکراللَّه، وذکر عدوّنا من ذکر الشیطان. (1)
همانا یاد ما، یاد خداست و یاد دشمنان ما، یاد شیطان است.
امام صادق علیه السلام در حدیث زیبایی به یکی از یارانش فرمود:
اکتب وبثّ علمک فی إخوانک، فإن متّ فورّث کتبک بنیک، فإنّه یأتی علی الناس زمان هرج لایأنسون فیه إلّا بکتبهم. (2)
دانش خودت را بنویس و در میان برادرانت پخش کن، و به هنگام مرگ کتابهای خود را برای فرزندانت به ارث بگذار، چرا که زمانی بر این مردم فرا خواهد رسیدکه آشوب و فتنه همه جا را فرا خواهد گرفت و مردم فقط باکتابهایشان مأنوس خواهند شد (یعنی امامشان در پس پرده غیبت خواهد ماند و فقط از طریق کتابهای پیشینیان هدایت خواهند یافت).
بازدر حدیث دیگری از امام حسن عسکری علیه السلام می خوانیم که حضرتش فرمود:
من أحبّنا بقلبه، ونصرنا بیده ولسانه، فهو معنا فی الغرفه الّتی نحن فیها. (3)
کسی که ما خاندان را با قلبش دوست بدارد و با دست و زبانش یاری نماید، او درروز قیامت در غرفه ای که ما هستیم قرار خواهد گرفت.
و در کتاب شریف «امالی» می نویسد: رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
المؤمن إذا مات وترک ورقه واحده علیها علم، تکون تلک الورقه ستراً فیما بینه وبین النار، وأعطاه اللَّه تبارک وتعالی بکلّ حرف مکتوب علیها مدینه فی الجنّه، أوسع من الدنیا سبع مرّات.
1- عدّه الداعی: 241، بحار الأنوار: 468/75 ح 20.
2- کشف المحجّه: 35، بحار الأنوار: 150/2 ح 27.
3- امالی شیخ مفید: 33 ح 8، بحار الأنوار: 101/27 ح 64.
مولف : آیت الله سید احمد مستنبط
ناشر : نشر الماس