مشخصات کتاب به شیوه باران مجموعه داستان 3
نام : |
کتاب به شیوه باران مجموعه داستان 3 |
مجموعه داستان 3( خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت الله بهجت) |
مولف ، نویسنده : |
اعظم ایرانشاهی |
انتشارات، نشر : |
موسسه فرهنگی هنری البهجة |
تعداد صفحات / سایز و مدل : |
72 / رقعی پالتویی |
شابک : |
9786007899052 |
قیمت پشت جلد : |
25,000 تومان |
موضوع : |
داستان های اخلاقی, خاطرات مجتهدان و علما |
|
شنیدن نام مردان بزرگی چون آیتالله بهجت قدسسره، همواره در ذهن رازواره و اسرارآمیز بوده است؛ اینکه چگونه سلوکی داشته، رفتارش با اطرافیان چطور بوده و سؤالاتی از این دست. بهویژه باتوجه به کرامات و رفتارهای خارقالعادهای که از این عارف بزرگ شهرت یافته و جذابیتهای شخصیت او را چندبرابر کرده است. هرچند بیان شرح حال علمای ربانی نیاز به کتابهای مفصل و تخصصی دارد، اما بیان خاطراتی چند از زوایای مختلف زندگی ایشان میتواند دیوارهای بلند شایعات و تصورات اشتباه از سیره و سیروسلوک ایشان را کوتاه کند و دوستداران را در عالم خیال همنشین و همراه آن پیر روشنضمیر نماید.
مجموعه داستانهای کوتاه از سیره و سبک زندگی حضرت آیتالله بهجت قدسسره، به کوشش مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت قدسسره برای دستیابی به این مهم منتشر شده است. این مرکز با ضبط مصاحبهها و گردآوری مستندهایی از خانواده، شاگردان، آشنایان، مرتبطان و همراهان معظمله آرشیوی با بیش از ٣٠٠ ساعت فیلم تهیه کرد. پس از تهیه این آرشیو، مصاحبهها در بیش از ١٢٠٠ موضوع و کلیدواژه دستهبندی شد. پس از بازخوانی و دستهبندی مصاحبهها، مطالب موجود در آنها برای تهیه داستان مورد بررسی قرار گرفت. سپس این مطالب به تأیید بیت معظم حضرت آیتالله بهجت قدسسره رسید و برای بازنویسی به نویسندگان مجرب واگذار شد.
«اینبهشت، آنبهشت»، «در خانه اگر کس است» و «بهشیوه باران» نخستین محصولات تلاش پنجساله این مرکز برای نشر سیره و سبک زندگی عارف بزرگ، حضرت آیتالله بهجت قدسسره است.
زبان ساده، روان و صمیمی در بازنویسی خاطرات
در بازنویسی خاطرات از زبانی ساده، روان و صمیمی بهره گرفته شده و سیر داستانی کتاب به واقعی بودن آن لطمه نزده است. نیز سعی شده است فضایی که گوینده خاطرات در آن بهسر میبرد تا حد امکان انعکاس داده شود.
در انتخاب خاطرهها تلاش شده مواردی که حاوی نکات اخلاقی همچون تقوا، زهد، سادهزیستی، مهربانی و ... است، گزینش شود. اما در این میان برخی از ویژگیها نمود بیشتری دارند. بهعنوان مثال یکی از نکات بارزی که در بسیاری از خاطرات بهچشم میخورد، توجه ویژه مرحوم آیتالله بهجت قدسسره به افرادی است که بهنوعی با ایشان مرتبط بودهاند. این توجه محدود به بستگان و شاگردان ایشان نبود و شامل حال افرادی که در نمازشان شرکت میکردند و یا از ایشان طلب دعا داشتند نیز میشد.
موضوعات متنوعی چون توجه به امام عصر، پرهیز از گناه، شهرتگریزی، تواضع و فروتنی و ... در این مجموعه آمده که هر کدام پرتویی از زندگی این مرد الهی را بر ما میتاباند.
شایان ذکر است که خاطراتی که در این کتاب به رشته تحریر درآمده تنها روایتگر صفحاتی از زندگی آن مرد بزرگ است که در مواجهه برخی از شاگردان و نزدیکان با ایشان انعکاس یافته است. ازاینرو ارائهگر تصویر کامل از جنبههای گوناگون زندگی این فقیه عامل و عارف واصل نیست و خواننده را از مراجعه به سایر آثار ایشان بینیاز نمیکند.
آیتالله بهجت: مراجعه به تَراجم (شرح حال) علمای سلَف (گذشته)، بهمنزلۀ مراجعه به کتابهای معتبر اخلاقی است. هرکس که طالب تهذیب و ترقّی در امور معنوی است و میخواهد از زندگی و عمر خود چیزی استفاده کند، شایسته است به شرح احوال آنها نگاه کند؛ که چه کارها میکردند.
آشنایان و نزدیکان حضرت آیتالله بهجت، کرامت ایشان را نه در شفای مریض و اطلاع از غیب و طیّالارض و موت اختیاری، که با وجود همۀ اینها، در سخنان حکیمانه و رفتار روزمرۀ ایشان میدانستند. او بهراستی مصداق کاملی بود از «کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَیْرِ اَلْسِنَتِکُمْ؛ با رفتار خود، دعوتکننده بهسوی دین باشید.»
از آنجاکه قالب و سبک داستان کوتاه، ساده، روان و کوتاه است، مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت با بهرهگیری گزارشها و مصاحبههایی که از اطرافیان ایشان، تهیه و سپس پیادهسازی، نمایهزنی و دستهبندی شده بود، برای انتقال شیوههای رفتاری و معارفی است که در رفتار ساده و صادقانۀ این عارف روشنضمیر نمود یافته بود، آنها را برای بازنویسی به دست نویسندگان متعهد و مجرّب سپرد تا این خاطرات را در قالب داستان کوتاه بازنویسی کنند.
در بازنویسی این خاطرات سعی شد آن احساس و فضایی که گوینده در آن قرار داشت، بدون تغییر منتقل شود. امید آنکه خداوند متعال از کاستیهای ما چشم پوشد و ما را در سایۀ لطف و رحمت بیپایان خود قرار دهد.
در پشت جلد کتاب می خوانیم :
برای او که شیوۀ معمولش سکوت و کمگویی بود، «نگاه» میشد کبوتر نامهبر. به تکتک آدمهایی که میآمدند مسجد، نگاه میکرد. با نگاه سلام میداد، دلجویی میکرد. آنهایی را که ته صف و یا کنجی نشسته بودند و چندان به چشم نمیآمدند هم میدید. نیازمندها را رصد میکرد، به اطرافیانش میگفت: آن آقا را میبینید؟ هم او که جلوی در نشسته، این پول را بدهید بهش. یا آن دیگری را میبینید آن گوشه، این هدیه را بدهید ببرد.
مولف : موسسه حفظ و نشر آثار آیت الله بهجت
ناشر : موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی البهجة